معرفی وبلاگ
-وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد. -هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ، در این سر دنیا ، عرق می ریزیم و وضع مان این است و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می خورند و وضع شان آن است! ... نمی دانم ، مشکل در نوع عرق است یا در نوع ریختن و خوردن. دکتر شریعتی
صفحه ها
دسته
Mahdi_witsful

آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 146777
تعداد نوشته ها : 209
تعداد نظرات : 255
Rss
طراح قالب
GraphistThem226

هرگز هرگز

  

مرز بد بختی من را ندانستید

  

مردمان غرقه از هراسندگی

  

به صخره  ی مرجانی فکر

  

هنوز هم دل

  

به بوم گم شده ی مهربانی پنجره ی اتاقشان بسته بودند!

  

غزال پریشان

  

پایش را بر کوزه ی شکسته ی دلش بسته

  

سنجاقکی سپید

  

ره گم کرده

  

و بر شب تاری دل بسته

  

سکوت می گریست

  

وانتظار

  

پیله ای خمیازه را هم شکسته

  

فرشته کاظمی(از کتاب حقیقت زندگی من)

 
دسته ها : شعر - عشق
سه شنبه 1388/10/29 18:18
X